جدول جو
جدول جو

معنی علی جمیل - جستجوی لغت در جدول جو

علی جمیل
(عَ جَ)
نویسنده و روزنامه نگار بود و به سال 1308 هجری قمری در موصل متولد شد و در آنجا روزنامۀ ’صدی الجمهوریه’ را منتشر ساخت. و در آغاز تشرین اول سال 1928 میلادی (1374 ه. ق.) در حلب درگذشت و جسد او را به موصل منتقل کردند. او راست: التحفهالسنیه فی الهدیهالسنوسیه. (از معجم المؤلفین بنقل از لغهالعرب رفائیل بطی ج 7 ص 132)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ)
ابن محمد بن مکی بن عیسی بن حسن بن عیسی شامی عاملی جیلی، ملقّب به نجیب الدین و مشهور به ابن مکی. رجوع به علی شامی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ جَ)
ابن احمد بن محمد جمالی حنفی رومی زنبیلی، ملقب به علاءالدین فقیه بود و در 932 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- اخلاق الجمالی. 2- ادب الاوصیاء، در فروع فقه. 3- مختارات الفتوی، در فروع فقه. 4- مختارالهدایه و شرح آن، در فروع فقه. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس الفقه الحنفی بالظاهریه. کشف الظنون ص 1624. الشقائق النعمانیه ج 1 ص 422. البدرالطالع ج 1 ص 430. هدیهالعارفین ج 1 ص 742)
ابن محمد جمالی حنفی. فقیه متوفی بسال 931 هجری قمری وی مدتی سمت مفتی بلاد روم را به عهده داشت. او راست: ادب الاوصیاء. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس مخطوطات الظاهریه. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 45)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ رُ مَ)
ابن محسن صعیدی مالکی شاذلی وفائی، مشهور به رمیلی و مکنّی به ابوصلاح. متوفی در سال 1130 هجری قمری او راست: 1- تعطیرالانفاس بمناقب سیدی ابی الحسن الشاذلی و سیدی ابی العباس. 2- الدررالحسان فی حل مشکل قوله تعالی الآن. 3- نیل المرام لوقف حمزه و هشام. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 765. فهرس الخدیویه ج 5 ص 36. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 465 و ج 2 ص 698)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ شَ)
ابن حسن بن عنتربن ثابت حلی. مشهور به شمیم و ملقب به مهذب الدین و مکنی به ابوالحسن. وی ادیب و نحوی و لغوی وشاعر بود. در سال 511 هجری قمری متولد شد و از بغداد به دیاربکر و شام رفت و سپس در موصل مسکن گزید و در آنجا در سال 601 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- أنیس الجلیس فی التجنیس. 2- الحماسه، که از اشعار اوست. 3-شرح اللمع ابن جنی، در نحو. 4- شرح مقامات حریری. 5- مناقب الحکم و مثالب الامم. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 67). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: وفیات الاعیان ج 1 ص 434. معجم الادباء ج 2 ص 243. بغیهالوعاه سیوطی ص 333. شذرات الذهب ابن عماد ج 5 ص 4. کشف الظنون ص 197 و... ایضاح المکنون ج 2 ص 194 و... هدیهالعارفین ج 1 ص 703. سیرالنبلاء ذهبی ج 13 ص 94. ذیل تاریخ بغداد ابن نجار ج 10 ص 210. الوافی صفدی ج 12 ص 30
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عَ جَ)
وی متکلم و منطقی بود و در سال 860 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- حواشی بر حاشیۀ شرح شمسیۀ سید شریف. 2- حواشی بر شرح مواقف سید شریف، در علم کلام. (از معجم المؤلفین از شذرات الذهب ابن عماد ج 7 ص 297 و الشقائق النعمانیۀ طاش کبری ج 1 ص 163 و کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1716)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ)
ابن محمود امین. فقیه واصولی بود که در حدود سال 1276 هجری قمری در شقرا متولد شد و در همانجا آغاز به تحصیل کرد سپس به حنوبه از قرای جبل عامل رفت و آنگاه به نجف اشرف کوچ کرد و در حدود بیست ویک سال در آنجا اقامت گزید. سپس به جبل عامل بازگشت و در حدود هجده سال مشغول تدریس و تعلیم و قضاوت بین خصوم و افتاء بود و در یازدهم شوال سال 1328 هجری قمری درگذشت. او را کتابی است در مواریث. و نیز اشعار و تعلیقاتی از او بجای مانده است. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعۀ عاملی ج 42 ص 142)
ابن محمد امین بن موسی بن حیدر بن احمد. فقیه بود و درسال 1249 هجری قمری مسموم گشت و در شقرا از اعمال جبل عامل دفن گردید. او راست: 1- رساله ای در توحید. 2 -رساله ای در حیض. 3- شرح الریاض بر طباطبایی. 4- شرح منظومۀ بحرالعلوم، که آن را تکمیل نکرد. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعۀ عاملی ج 42 ص 55)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ)
ابن ابراهیم بن محمد بن اسماعیل بن صلاح حسنی یمانی صنعانی، از آل امیر در صنعان. رجوع به علی صنعانی (ابن ابراهیم بن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مُ)
ابن سیدکمال الدین بن سیدقوام الدین مرعشی آملی (سید...). وی در سال 807 هجری قمری پس از رفع شورش اسکندر شیخی توسط شهرخ میرزا، به حکومت ولایت آمل رسید و بارفروشه ده را به برادر خود سیدغیاث الدین، و آمل را به سیدقوام الدین بن سیدرضی الدین علی واگذاشت. پس از یک سال مردم آمل از حکومت سیدقوام الدین به تنگ آمده وی را عزل کرده و سیدعلی ساری را که در جنگل بود به شهر آورده به حکومت برگزیدند. و در جنگی که بین سیدعلی آملی و سیدعلی ساری درگرفت سیدعلی ساری شکست خورده فرار کرد. وسیدعلی در مدت حکومتش بر آمل و برخی شهرهای دیگر مازندران بارها با سایر سادات جنگ وگریز کرد تا سرانجام در سال 825 هجری قمری که با عده ای از مردم تنکابن به دروازۀ آمل تاخته بود تیری به او اصابت کرد و پس ازچند روز درگذشت. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 صص 346- 350). و نیز رجوع به تاریخ طبرستان و رویان و مازندران تألیف سیدظهیرالدین بن سیدنصیرالدین مرعشی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی است از دهستان آواجیق، بخش حومه شهرستان ماکو. این ده مشهور به علوجنی شده است. رجوع به علوجنی شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قُ / قُمْ می)
ابن حیدر بن علی منعل قمی. ملقب به نورالدین. متوفی در حدود سال 980 هجری قمری او راست: 1- شرح مبادی الوصول علامه. 2- نهایه الاّمال فی ترتیب خلاصهالاقوال ابن مطهر، در علم رجال. (از معجم المؤلفین از هدیه العارفین ج 1 ص 749) (از مصنفی علم الرجال آقابزرگ طهرانی ص 279)
ابن حسین قمی شیعی. ملقب به نورالدین. وی در سال 972 هجری قمری در قید حیات بود. او راست: نهایهالاّمال فی ترتیب خلاصهالاقوال. (از معجم المؤلفین)
ابن حسین بن موسی بن بابویه قمی. مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن بابویه. رجوع به ابن بابویه و علی (ابن حسین بن...) شود
لغت نامه دهخدا